مورچه
 
 
برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

کسی است که دارای اختلال اعصاب دماغی بوده و نمی تواند در اجتماع وضعیت خود را حفظ و از حقوق خود دفاع کند.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

کسی است که دارای اختلال اعصاب دماغی بوده و نمی تواند در اجتماع وضعیت خود را حفظ و از حقوق خود دفاع کند.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

مکانی است که در آنجا عقد واقع شده و ترک آن موجب سقوط خیار مجلس می شود. ( خواه طرفین در یکجا باشند یا نه، مانند عقد غائبین )



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

پس از پر شدن ستون هایی که قید انتقالات در صفحات آخر اسناد مالکیت پیش  بینی شده به تقاضای مالک ملک و دستور رییس اداره مربوطه دفترچه ی متمم  اسناد مالکیت ظبق نمونه به سند مالکیت مربوطه ضمیمه و پس از پلمپ با اخذ  بهاء به متقاضی تسلیم می شود. ‌( بند ٣١٠ مجموعه بخشنامه های ثبتی تا مهر  ماه ١٣۶۵ )



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

یا مقبوله در علم درایه حدیثی را گویند که اغلب واجب العمل شناسند.



یعنی مال موضوع عقد غیر نافذ ( مانند بیع مکره ) که از دست مالک آن خارج  شده و به دست طرف عقد افتاده باشد. چون غیر نافذ بودن عقد مکره و اعتبار  قصد انشای طرفین فی الجمله مجوز تصرف طرف مکره ( به فتح راء ) در مال او  نیست. لذا به استناد ماده ٣٠٨ قانون مدنی قبض به عقد غیر نافذ هم موجب ضمان  است.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

به معنی مفاصا است.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

بر دو قسم است:

الف - سندی است که در تاریخ معین پس از رسیدگی حساب به عضوی که در آمد و هزینه ای بر عهده ی او بوده داده می شود.

ب - سند تصفیه حساب بدهی ( ماده ٢٣٩ قانون جزا )



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین مالی می دهد به عوض مالی دیگر که از  طرف دیگر اخذ می کند بدون ملاحظه ی این که یکی از عوضین، مبیع و دیگری ثمن  باشد. ( ماده ۴۶۴ قانون مدنی )



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

این اصطلاح به صورت جمع به عقود معاوضی گفته می شود.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

بر دو قسم است:

الف - عنوان هر یک از معاملات نوع معامله را تشکیل می دهد. مانند بیع و  رهن و اجاره و مضاربه که هر یک نوعی از معامله هستند. اگر یکی از این نوع  ها را به اقسامی تقسیم کنند هر یک از آن اقسام صنف آن نوع خواهد بود مانند  بیع سلم و بیع صرف و بیع شرط که اصناف نوع بیع هستند.

ب - به معنی اعم : نوع معامله شامل اصناف هم می شود مثلا بیع سلم یک نوع  معامله است و همین معنی در ماده ١٩۴ قانون مدنی مورد توجه مقنن است.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

عوض و معوض را گویند



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

هدف نوعی در یک صنف از معاملات را گویند. مثلا علت در عقد بیع از طرف  بایع، وصول به ثمن و از طرف مشتری به مبیع است و علت در عقد هبه احسان واهب  به متّهب است.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

هدفی که شخص به خاطر آن هدف خود را به نفع دیگری متعهد می سازد و یا بطور  کلی معامله ای می کند ( مواد ٢١٧ - ٢١٨ قانون مدنی ). جهت معاملاتی که در  یک صنف هستند به حسب اشخاص و اموال هر شخص فرق می کند. بر خلاف علّت معامله  که در تمام مصادیق یک صنف واحد است. جهت نامشروع موجب بطلان معامله است.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

معامله به مال غیر بدون نمایندگی، خواه برای خود و خواه برای مالک. شرط  تحقیق معامله فضولی این نیست که معامله فضولی برای صاحب مال و بدون اذن او  باشد، بلکه ممکن است برای خود معامله کند مانند سارق که مال مسروق را برای  خود می فروشد و این نمونه شایع عقد فضولی است و همچنین است مال غصب که غاصب  برای خود معامله می کند.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

عقد رهن را گویند. رهن اخص از معاملات وثیقه ای است، زیرا به موجب عقد رهن  مالی به وثیقه داده می شود، ولی عقود دیگری هم وجود دارند که به موجب آن  ها مالی به وثیقه داده می شود.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

به معنی اعم عبارت است از هر عملی که محتاج به قصد قربت نباشد. بنابراین،  عقد صدقه، ( ماده ٨٠٧ قانون مدنی ) معامله نیست. ولی غصب و عمل موجب ضمانات  قهری و جرایم کبیره و صغیره، جزو معامله به معنی اعم می باشد. معامله به  این معنی در فقه بسیار نزدیک به اصطلاح معاملات مدنی در حقوق خارجی است.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

یعنی کسی که عاقله ی کسی دیگر قرار داده شود.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

 مترادف عاقد است. کسی که طرف عقد واقع می شود.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

در سه قسم است:

الف - لفظی که دارای معنی کلی باشد مانند انسان و عقل.

ب - لفظی که دارای دو یا چند معنی باشد مانند ساز - باز - مهر.

در معنی اول مشترک را مشترک معنوی گویند و در معنی اخیر آن را مشترک لفظی نامند.

ج - مالی که به دو یا چند مالک تعلق داشته باشد.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

 مشتری در بیع شرط را مشتری شرطی گویند و خریدار را خریدار شرطی می نامند.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

یا خریدار. کسی که در عقد بیع قبول عقد می کند و عوض می دهد.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

در لغت به معنای کسی که خودسرانه و مغرورانه حرکتی کند و اقدامی نماید.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

بر دو قسم است:

الف - اموال غیر منقولی که مورد بهره برداری توسط مالک آن ها است.

ب - مالیاتی که در دوران اسلامی از دکّان، خانه، آسیای اشخاصی که در زمین های دولتی ساخته بودند و به اجاره می دادند گرفته می شد.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

در اجاره خدمات به کارفرما گفته می شود.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

کسی که مال غیر پیش او به صورت رهن است. مرتهن حق عینی بر مال مورد رهن  دارد، زیرا عین مال وثیقه ی دین او است. رهن و بیع شرط دو نوع از معاملات  وثیقه ای هستند. در مورد سکوت ماده ٣۴ قانون ثبت، رهن قانون مدنی اجرا می  شود ( مثل موردی که عین مرهونه بعد از عقد رهن دچار حریق شود و از بین برود  ). ولی آیا در مورد بیع شرط هم، اگر مبیع شرطی بعد از بیع تلف شود، مواد  قانون مدنی راجع به بیع شرط اعمال می شود؟

ظاهراً نه. زیرا بیع شرط در قوانین فعلی مملُک نیست و تلف شدن مبیع موجب نمی شود که مملک گردد.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

تراضی و توافق متقابل دو نفر ( یا دو طرف ) به منظور ایجاد اثر حقوقی معین  که به صورت یکی از عقود معین نباشد ( ماده ۵٠١ قانون مدنی ) مراضات ممکن  است بصورت عقود لازم باشد و ممکن است به صورت عقود جائز بوده باشد ( و به  همین جهت فرق آن با صلح دشوار است ) و نیز ممکن است به صورت عقود معیّنه  باشد و یا بصورت عقود غیر معیّنه. انتقاد_چون فقها ( و قانون مدنی ) عقد  صلح را بطور کلی عقد لازم دانسته اند برای توافق هایی که جائز ( نه لازم )  هستند محتاج به استعمال کلیه مراضات شده اند و اگر ملیت لزوم عقد صلح محل  خدشه باشد دیگر با داشتن هنوان صلح، حاجت به استعمال مراضات مورد بحث دقیق و  قابل توجهی واقع نشده است.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

کسی که اِدِعآی او حق است.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

مالی که سابقه تملک دارد لیکن مالک آن در زمان معین شناخته نمی شود. یعنی هویت مالک برای ما مجهول است.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

معوض را در عقد بیع مثمن گویند و عوض را ثمن نامند. ( ماده ١٩٧ قانون مدنی



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

نوعی از لزوم است که متعاقدین می توانند به توافق و برای مدتی محدود آن را  از بین ببرند. مثلا بیع عقد لازم است و این لزوم، لزوم حقّی است و  متبایعین می توانند از راه شرط خیار برای مدت محدودی آن لزوم را از بین  ببرند. ولی این کار برای مدت نامحدود مقدور نیست و حتی خیار مادام العمر در  عقد صلح ( که عقد لازم است ) مدت محدود منظبط است.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

صفت  عقد یا ایقاعی است اقدام کننده ی به آن نتواند با قصد یک طرفی خود ان را  فسخ کند. عکس ان را جایز گویند. ( ماده ١٨۵ و ٢١٩ قانون مدنی )



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

تصدیق امضاء زیر اسناد عادی یکی از وظایف دفاتر اسناد رسمی است. البته  چنین اسنادی که توسط دفاتر تصدیق امضاء می شوند جنبه رسمیت پیدا نمی کنند،  مثل استشهادیه ( در صفحه ٢٣۵ جلد ٢ دانشنامه حقوقی اقای دکتر لنگرودی چنین  مرقوم شده). امضاء در لغت به معنای انفاذ است و ذاتا طریقت دارد نه  موضوعیت. نتیجه قهری گواهی امضاء این است که سند عادی را در نظر مراجع  اداری و قضایی، مسلم الصدور می کند که اثبات خلاف آن محتاج به دلیل است.



گردش ثبتی یک ملک عبارت از کلیه اقدامات انجام شده در ثبت از تشکیل پرونده  تا صدور سند مالکیت می باشد. در اعلام گردش ثبتی یک پلاک که به دفعات توسط  مالکان درخواست ثبت گردیده، جریان مقدار مورد درخواست هر یک باید به طور  جداگانه منظور شود.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

بنای مرتفع و عالی و قصر.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

عقدی است که به موجب آن احدی از طرفین در مقابل طرف دیگر احضار شخص ثالثی را تعهد می کند.

متعهد را کفیل، شخص ثالث را مکفول و طرف دیگر را مکفول له می گویند. ( ماده ٧٣۴ قانون مدنی ) در موارد زیر کفیل بری می باشد :

١- در صورت حاضر کردن مکفول به نحوی که متعهد شده است.

٢- در صورتی که مکفول در موقع مقرر شخصا حاضر شود.

٣- در صورتی که مکفول در موقع به نحوی از انحا از حقی که مکفول له بر او دارد بری شود.

۴- در صورتی که مکفول له کفیل را بری نماید.

۵- در صورتی که حق مکفول به نحوی از انحا به دیگری منتقل شود.

۶- در صورت فوت مکفول ( ماده ٧۴۶ قانون مدنی )



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

دلال، گماشته، کسی که عهده دار حمل و نقل مال التّجاره یا خرید و فروش آن برای دیگری باشد.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

کم قیمت. کم ارزش.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

کم قیمت. کم ارزش.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

کم قیمت. کم ارزش.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

کشتمند. زمینی که در آن چیزی کاشته باشند.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

بسیار کشف کننده. آشکار کننده.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

پیشه ای که از آن چیزی بدست آید.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

حاصل کردن و بدست آوردن. فراهم آوردن چیزی.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

ناپسند داشتن. ناخوش داشتن. ناراضی بودن.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

مزد. اجرت پولی که مستاجر بابت اجاره خانه یا دواب می دهد. کرایه.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

 بسیار دروغگو .



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

دروغ گفتن. دروغ.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

محوطه ایست محصور با دیوارها و برج های محکم که جهت اقامت سربازان یا سکنه  بنا کنند تا از حملات دشمن مصون بمانند. مثل قلعه های اربابی قدیم که در  بیشتر روستاها نیز وجود دارد.



برچسب:, :: ::  نويسنده : مهدیار

زمین های بدون مالک و غیر معموری است که خلیفه یا دولت به کسی می بخشد تا  در آن آبادی و آبادانی به وجود آورد و هر قطیعه، منسوب به کسی است که به وی  داده شده است.



درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آرشيو وبلاگ
نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 147
بازدید دیروز : 198
بازدید هفته : 595
بازدید ماه : 8342
بازدید کل : 141753
تعداد مطالب : 1450
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1

Alternative content